علی_اصغر_هدایتی
عُزی ؛ هبل ؛ لات و منات امشب پریشانند
از سنگ بودن ؛ بت شدن آنها پشیمانند
معبد به دستش بی گمان ویرانه خواهد شد
بُت ها گمان آشفته ؛ سرگردان ؛ پریشانند
طائف به خود می لرزد آوای محمًد را
نزدیک می بیند ؛ چه بت هایی که لرزانند
عُزی حراض از تو مُسلًم چشم می پوشد
عُزی بدان بت ها تمامی رو به پایانند
تب کرده بُت از شوکت زیبای میلادش
عُزی ؛ هبل؛ لات و منات امشب به هذیانند
عُزی سقام از تو حفاظت کی کند ؛ هرگز
بت های مکه بی گمان در مرز بحرانند
طائف یقین دارم به چشمش خوب خواهد دید:
بت ها پریشانند ؛ گریانند ؛ ویرانند
بت ها پریشان ؛ جان به لب در گوشه ی معبد
یکجا نشسته ؛ خسته جانان در غم جانند
از بت شدن بی شک پشیمانند بت هایی
که از همین حالا به فکر کار کتمانند
کتمان کنند اینان همین بت بودن خود را
سودی ندارد بت شدن در حال خُسرانند
میلاد پاکی ؛ خوبی و احساس و شور و شوق
ّبت ها همه سر در گریبان سر به دامانند
معبد لات در طائف به دستور حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و پس از محاصره ی طائف و در همان سالی که غزوه تبوک رخ داد ویران شد.
قبیله ی قریش برای پرستش عُزی در حراض پرستشگاهی مانند کعبه ساخته بودند که به آن سقام می گفتند .
در قرآن نام عّزی در کنار دو بت مهم دیگر عرب آمده است خالد بن ولید به دستور حضرت محمد صلی الله علیه و آله این بت را شکست .
علی_اصغر_هدایتی
- شنبه
- 31
- شهریور
- 1403
- ساعت
- 18:12
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه