جمعه ای در لابه لای ندبه و هق هق بیا
اولین صبح امید و طالع صادق بیا
در قمار این جهان برگ برنده با خداست
اخرین برگ برنده در یَدِ خالق بیا
هر سحر مُردی هزاران بار از داغ حسین
ای که هر صبحی ز داغ عشق کردی دق بیا
عشق تو از پیر کنعان بیشتر باشد به ما
ای که هستی آشنای این دل عاشق بیا
این دل پوسیده ی ما را به جامی زنده کن
کاسه ها را پر بکن با ذکر یا رازق بیا
راز پنهان دل خون شقایق ها تویی
جمعه ای در لابه لای ندبه و هق هق بیا
سجاد احمدیان
- دوشنبه
- 16
- مهر
- 1403
- ساعت
- 13:43
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه