عاشق به اینجا آمدم عاشق ازینجا میروم
نوکر به دنیا آمدم نوکر ز دنیا میروم
قبل از تمام نوکران زهرا به هیات میرود
وقتی به روضه میروم دیدار زهرا میروم
من دوست دارم روضه را چون خانه ی امن من است
غمهام یادم میرود تا پیش آقا میروم
این کوچه آن کوچه حسین این خانه آن خانه حسین
مجنونم و دنبال او صحرا به صحرا میروم
صدسال عارف هرچه کرد آخر نشد کارش درست
من این مسیر سخت را با گریه حالا میروم
مولا تنزل میکند نوکر ترقی میکند
او رفته در گودال و من بالای بالا میروم
وقتی که چشمم بسته شد ارباب خاکم میکند
تا خانه ی قبر خودم کی گفته تنها میروم؟!
یک چند وقتی میشود راهم نداده کربلا
از برکت نام حسن امسال اما میروم
زینب صدا میزد حسین خون گریه کن برحال من
دارم کنار قاتلت تنهای تنها میروم
- پنج شنبه
- 19
- مهر
- 1403
- ساعت
- 20:42
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
سید پوریا هاشمی
ارسال دیدگاه