گروه_شعر_یامظلوم
سر پیش جز تو خم نکنم، بنده زادهام
تا پای جان به پای غمت ایستادهام
کتمان نمیکنم همه جا جار میزنم
با افتخار نوکر این خانواده ام
نان حلال او اثرش گریه بر تو شد
من اشک دارم از پدر فوق العاده ام
جدم غلام کوی تو بود و به من رسید
این ارث میرسد پس از این به نواده ام
ما خانوادگی سگ دربار زینبیم
این را به خانوادهی خود یاد داده ام
من را رساندهای تو به رویای کودکیم
حالا که رو به روی حرم ایستاده ام
من در قبال این همه خوبی چه کرده ام
من در ازای این همه لطفت چه داده ام
اول قرار بود که خرج شما شوم
حالا چه شد که در طلب استفاده ام
با هر که اهل دوز و کلک بوده ام اگر
باتو ولی به جان خودم صاف و ساده ام
دست خودم که نیست اگر گریه میکنم
نام تورا که میشنوم بی اراده ام
فرمود خواهرت پی تو: ای حسین من
مهلا که تو سواره ای و من پیاده ام
- سه شنبه
- 1
- آبان
- 1403
- ساعت
- 11:1
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه