گل، گلاب آورده و عالَم میانِ گل؛ گم است
اولِ ماهِ رجب میلادِ ماهِ پنجم است
تا قیامت خط به خطّ علم، با آن گستره
در میانِ فقه و عرفانِ احادیثَش گم است
از کلامش هست جاری دم به دم آبِ حیات
جرعه جرعه از همین آبِ گوارا در خُم است
هست نامش باقر(ع) و هر کس که شاگردش نشد
تا ابد مثل کلافی کاملا سردرگم است
لایه لایه علم را با معرفت از هم شکافت
موشکافی کرده دین را و امام مردم است
شکرِ حق که شعبه ای از حوزهٔ علمیه اش
در میانِ خاک ایران و در آغوشِ قم است
مادرش زهراست(س) پس خیرِ کثیرش تا ابد
شامل حالِ تمام خوشه هایِ گندم است
یادگار کربلا سنگ صبور است و هنوز
رازدارِ دردِ دل هایِ رقیه(س) خانم است
بی مزار است و به همراهِ پدر کنجِ بقیع
داغدارِ کوچه و ضربِ غلاف و هیزم است!
- چهارشنبه
- 9
- آبان
- 1403
- ساعت
- 17:14
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مرضیه عاطفی
ارسال دیدگاه