غم فراوان دیده اما سخت دارد اقتدار
شد فلسطین شاهدِ لحظاتِ تلخ و ناگوار
جنگ جنگِ اعتقاد است و هدف احقاقِ حق
دارد این فریادها والله حکم ذوالفقار
هیچ فرقی نیست بین خردسال و پیرمرد
عشق؛ از هر کس که آزاده ست میگیرد قرار
باز هم در کربلایِ غزه عاشورا شده
کلّ أرض کربلا یعنی همین قلبِ دچار
شمرهایِ بی حیا بر مسلمین بستند آب
پیروانِ حرمله(لع) با کینه هایِ استوار-
-نیمه شب کشتند کودک های بی آزار را
این جنایت نیز مانْد از ذاتِ صهیون یادگار
دردهایِ بی دوا اینروزها در غزه است
آه...از داغی که یک عمر است مانده پایِ کار
آه از آوارهایِ آنی و اشکِ مدام
آه از شب-گریه هایِ مادرانِ داغدار
آه از صبرِ پدرهایی که پیچیدند سخت
در کفن؛ با اشک؛ دخترهایشان را سوگوار
آه از آن خواهری که بی برادر مانده و
میزند هر لحظه گریان، ضجّهٔ بی اختیار
آه از آن کودکی که تشنه در خون جان سپرد
سیلِ آتش ریخت! رویِ زخم هایِ بیشمار
از خدا جایِ شِفا قطعا شهادت خواستند
مرگِ در بستر برای عاشقان ننگ است و عار
مرگِ اسرائیل شد آغاز با دستان خودِ
گورِ خود را کَند با انواعِ ظلم آشکار
میشود در خونِ مظلومانِ عالم سر به نیست
میشود نزدیک؛ هر آن مرگِ این کفتارِ هار
صبح؛ نزدیک و یهودِ لعنتی رو به زوال
رو به پایان است درد و رنجِ عصرِ انتظار
انتقام واقعی کارِ عزیزِ فاطمه ست(س)
منجیِ عالم به زودی میرسد با اقتدار!
- چهارشنبه
- 9
- آبان
- 1403
- ساعت
- 17:53
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مرضیه عاطفی
ارسال دیدگاه