• پنج شنبه 1 آذر 03


متن شعر شوق سفر کربلا در میعادگاهِ اربعین -(میروی و هست ربّ العالمین همراهِ تو)

36

میروی و هست ربّ العالمین همراهِ تو
میرود موکب به موکب اهلِ دین همراهِ تو

حضرت صاحب عزایی! جاده ها هم شاهدند
هست همواره چه داغی آتشین همراهِ تو

پرچمی با ذکرِ یا جدّاه داری رویِ دوش
روضه هایِ بیهوا شد بهترین همراهِ تو

میچکد از چشم هایت اشکِ خون در هر قدم
میشود در این سفر عالم، حزین همراهِ تو

میشدم منزل به منزل کاش با تو همسفر
چونکه می آید أمیرالمؤمنین(ع) همراهِ تو

حضرت زهرا(س) و پیغمبر(ص)،حسن(ع) با أنبیا
باز هم عازم شده عرش  برین همراهِ تو

پا به پایِ زائران و پا به پایِ آسمان
لحظه لحظه راه می آید زمین همراهِ تو

شک ندارم که شهیدان؛ با نوای یاحسین(ع)
یک به یک هستند آری اولین همراهِ تو

شرم دارم همقدم با تو شوم! چون میروند
صف به صف از عالمانِ با یقین همراهِ تو

چیست اِشکالَش اگر گریان بیاید تا حرم
سائلی بی سرپناه و مستکین همراهِ تو؟!

با لباسی خاک خورده، با عطش ، مثلِ خودت
آرزو دارم بیایم اینچنین همراهِ تو

راهی ام کن! دوست دارم از نجف تا کربلا-
خسته و مضطر بیایم اربعین همراهِ تو!

  • پنج شنبه
  • 10
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 18:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران