• دوشنبه 3 دی 03

 حسین رحمانی

مثنوی مدح حضرت علیا مخدره زینب کبری سلام الله علیها -(بسم رب النور ، بر دفتر نوشتم یاعلی )

105

بسم رب النور ، بر دفتر نوشتم یاعلی 
با مدد از حضرت مادر نوشتم یاعلی 

یاعلی گفتم مگر تا عشق را معنا کنم 
بهر مدح زینب کبری رهی پیدا کنم 

ایدل امشب از قمر از جلوه ی کوکب بگو 
مثل آن عالِم (وَ ما اَدراکَ ما زینب)  بگو

 نغمه دارد مثنوی  مصرع به مصرع این نوا 
زینبا یا زینبا یا زینبا یا زینبا 

سایه بر عرش خدا داری عجب از شأن تو 
انبیا حیران و انگشتان به  لب از شأن تو 

وارث نهج البلاغه ، فاتح منبر تویی 
ذوالفقار در حجابی کوثر کوثر  تویی 

کیستی ای آیه ی نور از حجابت مستفیض
کربلا از خطبه های  انقلابت مستفیض 

فاطمه ایی که علی بر او اضافه می شود 
دشمن از تیغ بیان تو  کلافه می شود 

کیستی ای ملتمس بر ربنای تو حسین 
بر سر نیزه بیاید پا به پای تو حسین 

تو فراتر از شجاعت تو قیامت بوده ایی 
اربعینی حامل بار امامت بوده ایی 

تو فراتر از صبوری از رشادت بوده ایی 
تو گرفتار حسینت از ولادت بوده ایی 

تو همانی که سفارش کرده پیغمبر چنین :
چون خدیجه احترامش واجب است ای مومنین 

تو همانی که  خدا نام تو را زینب نهاد 
مدح تو از بیکرانِ بیکران باشد زیاد 

پای مدحت گرچه عمان   زینب اللهی شده
باز هم در گفتن مدح  تو کوتاهی شده 

سر مستودع تویی باید مراعاتت کنیم 
اقتدا بر نافله ها بر عباداتت کنیم 

بیت بیتم باید از  اشکم وضو گیرد مگر
تا بگویم از شما ای دختر خیر البشر 

واژه های بی وضو از ساحت مدحت به دور 
بیت صائب می کند از ذهنم این لحظه عبور 

(نیست غیری در حریم دیده نمناک من
نام لیلی نقش می بندد ز اشک پاک من)

مریم و حوا و ساره ریزه خوار خوان تو 
عالمی مبهوت صبر و غیرت و ایمان تو 

ای عقیله ، ای جلیله ای ، حلیمه ، زینبا 
ای شریفه  ، ای عفیفه ، ای کریمه ، زینبا 

عالمه ، غَیر مُعَلِّم ، نور ربانی تویی 
شرح اعجاز  کلام ناب قرآنی تویی

اسوه ی عالَم تویی در راه و رسم زندگی 
پیروی از مکتب ناب تو یعنی بندگی  

اولیا با نوکری تو مقرب می شوند 
 دختران  ما به عشق تو محجب می شوند 

عرشیان صبح و مساء گرم گدایی تواند 
مرد های  روزگار ما فدایی تواند 

عصمت اللهی و هستی کعبه رنج و بلا 
اوج تفسیر کلام اَلْبَلاءُ لِلْوَلا 

استقامت را به ماها  درس داده مکتبت 
(ما رایت ، الا جمیلا )درس داده مکتبت 

عشق تو ما را سر عهد و قرار آورده است 
مکتب نابت سلیمانی به بار آورده است 

یاد دادی بر سر ظالم تشر باید زدن 
دست خالی بر دل موج خطر باید زدن 

پیروی از مکتبت مشق دلیران می شود 
جلوه اش ایران و حزب الله لبنان می شود 

تو همان عشقی که پاینده بُوَد قربانی اش 
یاد نصرالله و یاد شور  خطبه خوانی اش 

ذکر تو مانند ذکر مادرت مشکل گشاست 
خواهش ما این زمان از محضرت تنها دعاست 

با دعای تو به قلب کفر مطلق می زنیم 
مسجدالاقصی بیادت رفته...  بیرق می زنیم 

دست حق از آستین شیعه  بیرون آمده 
وقت نابودی اسراییل ملعون آمده 

رمز پیروزی ما بوده توسل بر شما 
زینبا یا زینبا یا زینبا یا زینبا 

اینکه خون پیروز بر شمشیر شد کار توبود 
جان فدای آن سه ساله که علمدار تو بود 

قصد من مداحی ات بوده ولی غم تازه شد 
- سایه ات را مرد همسایه ندیده -   روضه شد 

نام تو با  گریه و غصه قرین شد زینبا
السلام  ام المصائب ، خواهر خون خدا

تو به این شأن و مقام و مرتبت حقت نبود 
از جفای دست نامحرم شود رویت کبود 

کُشته ما را ماجرای کربلا و بعد از آن ...
دست بسته رفته ای شام بلا و بعد از آن ...

... شد خرابه منزلت ای  مالک هفت آسمان 
خاک ، بر سر گشته از این روضه ها کل جهان 

بزم نامحرم کجا و دختر خیر الانام ؟!
زینب کبری کجا و کوچه و بازار شام ؟!

حضرت صاحب الزمان تا  جمعه ی روز قیام 
می کند خون گریه از داغ اسارت صبح و شام 

اسم تو بالاترین سوگند در پیش خداست 
حقِّ زینب که بگویم حاجتم قطعاً رواست 

از کرم بر نوکرانت رزق  گریه می دهی 
رخصت و اذن عزای فاطمیه می دهی 

( آه آه ما به سوی عرش داور می رود 
اهل عالم دختر آمد... حیف مادر می رود )

۱۴۰۳/۰۸/۱۴

  • چهارشنبه
  • 16
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران