• دوشنبه 3 دی 03


شعر حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع -(تصنیفِ هر قصیدهٔ ما، نِی شد عاقبت)

55

تصنیفِ هر قصیدهٔ ما، نِی شد عاقبت
شُربِ مدامِ هر شبِ ما، مِی شد عاقبت
بی کربلا نشستنِ ما طِی شد عاقبت
چون قبله گاهِ هر شبِ ما، رِی شد عاقبت

مَن زارَ حضرتش که همان زارَ کربلاست
یا سیدالکریم،همان یا حسینِ ماست

میخواستم که واژه برایت عَلَم کنم
دل را به شوقِ وصلِ شما  اَرگِ بَم کنم
جوشانده ای ز شعر ،برایِ تو دَم کنم
خود را برایِ مدحِ شما مُحتشم کنم

کاسه کجا و وُسعتِ دریایِ بی کران
من جایِ خویش هستم و توجایِ خود بمان

امشب بهانه هایِ دلم چیست؟ شهرِ ری
برگو شَرابِ تو زِ خُمِ کیست؟  شهرِ ری
مستی فُزون تر  از مِیِ تو نیست شهرِ ری
با او شده است منطقهٔ بیست شهرِ ری

تعظیم میکنم به تو در لحظهٔ ورود
ای از امامِ هادیِ ما بر شما درود

فرمود رهبرم که تویی قبله گاهِ شهر
آری تویی تو یک تنه پشت وپناهِ شهر
ای آفِتابِ روشنِ بختِ سیاهِ شهر
هست آن ضریحِ نقره ای ات مِهر و ماهِ شهر

این پایِتخت با تو که صاحب حرم شده
تهران به خِیرِ بودنِ تو محترم شده


یا سیدالکریم!! تو ای بندهٔ عظیم
از جانبِ تو بر دلِ ما می وزد نسیم
دل بستهٔ نگاهِ تو هستیم از قدیم
با عشق، تا کنارِ ضریحِ تو میرسیم

از بس غریقِ رحمتِ بی انتها شدیم
حس میکنیم زائر کرب و بلا شدیم


وقتِ زیارتت به دلم شور میرسد
فیضت به هر شکستهٔ رنجور میرسد
در مسلمیه از حرمت نور میرسد
شبهایِ جمعه نالهٔ منصور میرسد

نوکر رسید و در حرمِ تو دخیل شد
در اعتکافِ روضهٔ ابن عقیل شد

  • پنج شنبه
  • 17
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران