با قامت خم، با چشم گریان
مرثیه خوانم در بیت الاحزان، زار و پریشان
وا مصیبت از این
ظُلمِ تَحمیلی
آتش و سیلی
آه آه و واویلا...
شد بیت الاحزان ویران زِ کینه
رَوَم اُحد هر روز از مدینه، با سوز سینه
گویم ای عمو جان
زهرای تو شد
قامتش کمان
آه آه و واویلا...
- سه شنبه
- 22
- آبان
- 1403
- ساعت
- 14:26
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه