وقتی که نیستی تو بهارم بهار نیست
وقتی که نیستی تو به دلها قرار نیست
این روزهای تلخ که بی تو به شب رسند
آهسته مردن است دگر انتظار نیست
من عصرهای جمعه فقط بغض می کنم
باران اشک های من از اختیار نیست
تسلیم هجر توست دل شرحه شرحه ام
تیغ فراق هست و مسیر فرار نیست
معلوم شد از اینکه به یاد تو نیستم
این ناله ها ز دوری تو جز شعار نیست
وقتی پی هر آنچه بجز یار می روم
فرصت برای عاشقی با نگار نیست
دنیا چو قبله ی دل گمکرده راه شد
آن دل به سوی خیمه ی تو رهسپار نیست
یا ایهالعزیز به ما هم تصدقی ...
چیزی میان کاسه ی این بد بیار نیست
اصلا تمام سال مرا فاطمیه کن
بی نام مادر تو مرا اعتبار نیست
ما را به نام نوکر زهرا شناختند
خیری جز این طریق در این روزگار نیست
رضا رسول زاده
- سه شنبه
- 3
- بهمن
- 1391
- ساعت
- 10:9
- نوشته شده توسط
- عفاف
ارسال دیدگاه