تمام آرزوی ما شده تو را دیدن
هنوز میل نداری به زیر پا دیدن ؟
غریبه ایم و کسی حال ما نمی پرسد
میان شهر چه خوب است آشنا دیدن
هر آنکه در پی آسایش است با ما نیست
مسیر عشق ندارد بجز بلا دیدن
حدیث لیلی ما بر سر زبان ها هست
کجا شنیدن از دوست و کجا دیدن
گمان کنم که تو روزی به دیدنم آیی
که بر نیاید دیگر ز چشم ما دیدن
به سرخی جگرم غبطه می خورد لاله
نصیب ماست فقط داغ کربلا دیدن
مدینه رفتن همراه تو صفا دارد
و قبر خاکی بانوی اشک را دیدن...
رضا رسول زاده
- سه شنبه
- 3
- بهمن
- 1391
- ساعت
- 10:10
- نوشته شده توسط
- عفاف
ارسال دیدگاه