بوترابی تو و من خلق شده از طینم
#امیرالمومنین
من پر از آه ، پر از درد ، دلی غمگینم
من پر از اشک، پر از سوز، غم دیرینم
من همان بغض گلوگیر که عمری نشکست
من همان خسته ترین از گنه سنگینم
آن خزانم که سپس ابر سیاه است و تگرگ
چشم در راه بهار و دم فروردینم
کیست آن کس که بداند غم پنهانی من
کیست آن کس که ببیند جگر خونینم
نیست در هیچ کجا از تو طبیبی بهتر
چه کسی هست مگر جز تو شود تسکینم؟
چشم بستم ز همه خیره به چشمان توام
هر کجا می نگرم روی تو را می بینم
آری آن سوخته ی عاشقِ «فرهاد وَشَم»
سنگ دل سایم از این اشک، پی شیرینم
کافرم بر همگان، سجده به سوی تو کنم
بوی موی تو بهانه است بر این آیینم
رو سیه آمده ام بر در این خانه که من
به دو دستان کریمانه ی تو خوشبینم
پدر آرامش خانه است، سلام ای پدرم
بوترابی تو و من خلق شده از طینم
چشم در راه اجل، عمر گران می سپرم
تا بیایی تو به فرموده ی خود بالینم
- سه شنبه
- 27
- آذر
- 1403
- ساعت
- 9:43
- نوشته شده توسط
- وحید ولوی
- شاعر:
-
وحید ولوی
ارسال دیدگاه