• سه شنبه 4 دی 03


زبانحال اول مظلوم عالم؛ مولانا علی(ع) نذر_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها -(سیلیِ سردِ خزان؛ گشت و گذارم را گرفت)

6

-لطفا حق روضه ادا شود-

سیلیِ سردِ خزان؛ گشت و گذارم را گرفت
ارغوانی کرد یاسم را، بهارم را گرفت

پیر شد، قامت کمان شد یارِ هجده ساله ام
یک لگد با یک غلافِ کهنه یارم را گرفت

در کنار غصه ها سنگ صبوری داشتم
رفت با بیطاقتی؛ صبر و قرارم را گرفت

دردِ پهلوی شکسته، دردِ بازویِ کبود
همسرم را...دلخوشیِ روزگارم را گرفت

روزها دستاس چرخاند و برایم پخت نان
روزگارم شب شد و لیل و نهارم را گرفت 

خانه ام شد بی صفا، گمکرده دارم ای خدا...
بشکند دستی که یارِ خانه-دارم را گرفت

بشکند پایی که زد بر دربِ باغم بیهوا
میوه ام افتاد و شش-ماهه-انارم. را گرفت

کودکانم آه خیلی زود بی مادر شدند
بغضشان هنگام  گریه؛ اختیارم را گرفت

صبر کرد و از خجالت ذره ذره آب شد
داغِ زهرا(س) اقتدارِ ذوالفقارم را گرفت
*
کینه های کهنه را همراهِ هیزم جمع کرد
آمد آن نامردِ پستی که نگارم را گرفت

بیکسم کرد و گرفت از من کس و کارِ مرا
آتشم زد قاتلش! ایل و تبارم را گرفت 

من فقط از قلعهٔ خیبر "دری" کَندم ولی
او لگد زد بر "در" و دار و ندارم را گرفت!

  • دوشنبه
  • 3
  • دی
  • 1403
  • ساعت
  • 18:11
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران