امشب که به یمن یار دلها خنک است
بشنو سخن مرا،سراسر نمک است
انگور نجف اگر چه در طعم تک است..
با سیب حجاز جلوه اش مشترک است!
این راه درست از خدا تا به خداست
پس باطن یاعلی همان یا زهراست
گفتیم علی و باده را کج کردند
مستی مرا معادل حج کردند
قالی دلم را صد و ده رج کردند
تقدیر مرا به عشق منتج کردند
ای اهل زمانه من بنی هاشمی ام
من حیدری حسینی فاطمی ام!
با نام خدا خدای دلها زهرا
انسان و فرشته است یکجا زهرا
هم حجت اعظم است بر ما زهرا
هم حجت بعلها بنوها.. زهرا!
تک بیت خداست حکمت منظوم است
او پیر و مراد سیزده معصوم است
قبل از خلقت که عقل درجا میزد
زهرا به گلیم نُه فلک پا میزد
هرجا حرفی ز خلقِ دنیا میزد
هربار خدا به او بفرما میزد
او گوهر با سابقه بین بحر است
زهراست که پیشکسوت این دهر است!
چهل روز نبی کناره از دنیا کرد
در غار نشست و با خدا نجوا کرد
با سیب بهشت روزه اش را وا کرد
تا یار قدم رنجه به خاک ما کرد
نازل شده مادر رسول مدنی
با حضرت ذوالفقار فامیل تنی!
از عالم لاهوت به ناسوت کشید
مهرش به انار خورد و یاقوت کشید
خیرش که به ما به طور مبسوط کشید
عقل فلک از مقام او سوت کشید!
قرآن و صدو چهارده تا سوره
از فاطمه مدح میکند هرجوره
بر چای علی گرفته پهلو قندش
قربان نماز و روزه و لبخندش
هستیم گدای پنج تا فرزندش
خونی ست به شیعیان خود پیوندش
سید نشدی غصه ندارد دیگر
تردید نکن بگو به زهرا مادر!
افسوس من فقیر با روی سیاه
هرگز نشدم ز شان بانو آگاه
بنشین و بگو هدیه به آن حضرت ماه
لا حول و لا قوه الا بالله
فرمود نبیِ ما گهر فاطمه است
هر حُسن که هست جمع در فاطمه است
در خانه به هر بهانه کاری میکرد
با حال نزار خانه داری میکرد
با کاسه ی آب غم گساری میکرد
با یاد لب حسین زاری میکرد
میگفت حسین و یاد آن لب میکرد
گریه به رخ کبود زینب میکرد
- سه شنبه
- 4
- دی
- 1403
- ساعت
- 18:51
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
سید پوریا هاشمی
ارسال دیدگاه