زینب خورشید و تو ماه زینبی
همراه مسیر و راه زینبی
جانم سردار سپاه زینبی
سرداری / بخدا تو زینبِ کراری
صولت علی و زهرا داری
غم داره /خطبه هات یزیدو کرد بیچاره
غربت از نام شما می باره
غم داره
بنت الحیدر ، حقا خواهر
شفیعه ی محشر ، ام کلثوم
مولاتنا ام کلثوم
زینب جانان و تو جان زینبی
غصه دار بی نشان زینبی
قطعا تو روضه خوان زینبی
آشفتم
آخه شعر برای تو کم گفتم
استعاره واسه تو غم گفتم
غم دیدی
قتلگاه یه بدنو کم دیدی
پیکر بی سر و درهم دیدی
غم دیدی
بر رگهای ، خشک حنجر
بوسه زدی آخر ، ام کلثوم
مولاتنا ام کلثوم
زینب نوره و حجاب زینبی
تو سرباز انقلاب زینبی
همیشه پا به رکاب زینبی
بارونه / روضه میخوندی توی ویرونه
مگه بزم می بری آسونه ؟
غم داره / حرمله همش پی آزاره
ناموس علی سر بازاره
غم داره
تا بزم می ، رفتی آخر
دس بسته بی معجر ، ام کلثوم
- سه شنبه
- 11
- دی
- 1403
- ساعت
- 13:57
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسین رحمانی
ارسال دیدگاه