• دوشنبه 26 آبان 04


غزل حضرت حر بن ریاحی-(عقل را با دل در اين ميخانه در انداختم)

104

عقل را با دل در اين ميخانه در انداختم
اينچنين بر خرمن جانم شرر انداختم 

پيش من نفرين تو فرقى ندارد با دعا
من به هر تقدير پيش تو سپر انداختم

كاش از اول مادر من در عزايم مى نشست
تا نبيند من تو را در دردسر انداختم

تازه فهميدم كه با تو من چه كردم يا حسين
تا كه بر لب هاى خشك تو نظر انداختم 

حُرمتم را داشتى با مهربانى، گرچه من
احترام خواهرت را در خطر انداختم 


ياسين قاسمى

  • دوشنبه
  • 16
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • ياسين قاسمى

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران