مدح و میلادیه حضرت امیرالمومنین علی (ع)
گریز به حضرت زهرا(س)
تو آمدی که به این خاک مرده جان بدهی
قدم زنی به زمین جان به این جهان بدهی
.
دو قبله روی زمین چون نمیتوان باشد
شکاف خورد حرم تا تو خود نشان بدهی
.
خوش آمدی به تراب ای ابوتراب آقا
که روی مأذنه ها جان به هر اذان بدهی
.
قدم به روی زمین مینهی و عمری هم
که افتخار حضورت به خاکیان بدهی
.
تصدق سرتان رزق عالمی برسد
تو آمدی که به ما بلکه آب و نان بدهی
.
خدا سپرد ، ملائک به امرتان باشند
به هر کدام خودت قدرت و توان بدهی
.
خدا سپرد که استاد جبرئیل باشی
دروس وحی و وظایف در آسمان بدهی
.
و یا که مالک دوزخ به امرتان باشد
بگیرد و برهاند ، تو سر تکان بدهی
.
خدا سپرد به پیغمبران به جز احمد
که درس علم عیان یا که هم نهان بدهی
.
تو آمدی که اگر هر نبی به مشکل خورد
مدد رسانی و یاری همان زمان بدهی
.
میان معرکه میگفت به عجز عزرائیل
به گرد پات رسم گر کمی امان بدهی
.
تو "نون" بین "لنا"یی ولی نفهمیدند
که "لا" به هست فلانی و هم فلان بدهی
.
خود خدایی و یا که بشر ؟! خودت باید
برای درک ،خودت فهم بی کران بدهی
.
گرفته غصه و بغض و غمی گلویم را
بیان کنم اگر آن قدرت بیان بدهی
.
میان معرکه ها نه …. ولی مقدّر بود
به صبر در غم زهرا که امتحان بدهی
.
زدند پیش نگاهت غلاف را تا که
میان کوچه تورا بشکنند و جان بدهی
.
چه کرد با تو زمانه که وقت تلقینش
نشد که دست ورم کرده را تکان بدهی
.
.
به خاک پات چو سگ پوزه میکشد "زائر"
مگر کرم کنی و تکّه استخوان بدهی
رامین برومند(زائر)
insta:@zaer.poet
۱۴۰۴/۱۰/۰۶
۱۲:۰۰
- شنبه
- 6
- دی
- 1404
- ساعت
- 13:6
- نوشته شده توسط
- زائر
- شاعر:
-
رامین برومند


ارسال دیدگاه