گر تیغ. تیغ ناز توست. دست تو
عالم تمام کشته ی چشمان مست تو
مقصد بایمال جفا و ستم شود
بیچاره ای که شیشه جانش به دست توست
در حیرتم که وصف جمال تو چون کنم
گر افتاب و ماه و بگویم شکست تو
حاجت به باده نیست که مستیه عاشقان
از چشم مست و لعل و لب می برست تو
با دین مرا چه کار که در کیش عاشقی
امروز و حق به جانب چشمان مست تو
- دوشنبه
- 9
- بهمن
- 1391
- ساعت
- 8:49
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه