چون کبوتر به لب بام توام
من به دنبال تو و دام توام
تشنه ی آب حیاتی تو و من
تشنه ی قطره ای از جام توام
باب حاجاتی و من در طلب ِ
بوسه بر دست تو و گام توام
من که خشنود سرآغاز توام
من که غمگین سرانجام توام
بی نوایان همگی می دانند
بر سر سفره ی اِطعام توام
دستِ من خالی از هر جهت است
مستمند تو و اِکرام توام
تو علی اصغر و من بنده ی تو
گرچه عمری است که هم نام توام
شاعر: علي اصغر انصاريان
- دوشنبه
- 9
- بهمن
- 1391
- ساعت
- 16:3
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
علی اصغر انصاریان
ارسال دیدگاه