بین کویر خشک آرامیده دریا
دریایی از عشق و وفا و نور زهرا
دریایی از مهر رضا و عشق حیدر
آید صدا از موج آن: اَدرِک برادر
مرآت نور مادر مظلومه گشته
از سوی موسی نام او معصومه گشته
معصومه یعنی عشق، یعنی استقامت
معصومه یعنی خواهر و دخت امامت
معصومه یعنی نور یعنی دل ربایی
معصومه یعنی فانی عشق خدایی
معصومه یعنی مغفرت یعنی عطوفت
معصومه یعنی لطف و احسان بی نهایت
معصومه یعنی دختر خیر البریه
معصومه یعنی یاسی از نسل فریده
معصومه یعنی عمه ی جود وکرامت
معصومه یعنی آسمانی از شهامت
معصومه یعنی شیر زن در بیشه ی عشق
نخل بلندی از بن و از ریشه ی عشق
معصومه یعنی یاس باغ آل عصمت
معصومه یعنی کعبه ی آمال عصمت
معصومه یعنی با برادر تا شهادت
معصومه یعنی جان سپردن بین غربت
معصومه یعنی زینب ثانی زهرا
معصومه یعنی قلب طوفانی زهرا
زینب نشان بود و ولی سیلی ندیده
هرگز کسی رخسار او نیلی ندیده
زینب نشان بود و ولی دستش رسن نیست
هم چون اسیران در میان انجمن نیست
زینب نشان بود و ولی با اشک و گریه
قلبش ندیده داغ عباس و رقیه
زینب نشان بود و ولی او بی مدد نیست
در قسمت او ضرب جان کاه لگد نیست
امشب به می رخساره ی خود را بشستم
خورده گره بر آن ضریح پاک دستم
امشب که او دردم دوا بنموده شادم
آری رسیده زینب ثانی به دادم
من دعبلم دیوانه ی اخت الرضایم
با دست بی بی مُهر شد کرب و بلایم
- دوشنبه
- 9
- بهمن
- 1391
- ساعت
- 20:10
- نوشته شده توسط
- عفاف
ارسال دیدگاه