به شاخه ي گل احساس من لگد مي زد
ز روي دشمني و كينه وحسد مي زد
مرا به جرم خطايي كه مرتكب نشدم
هزار مرتبه با تازيانه حد مي زد
درون سينه ي خود عقده ها ز خيبر داشت
به استناد همان مدرك و سند مي زد
هميشه موقع سيلي زدن، به لبخندي
به اهلبيت نبي حرف هاي بد مي زد
اگر اجل به سراغم نمي رسيد آنجا
گمان كنم كه مرا تا الي الابد مي زد
شاعر:وحید قاسمی
- یکشنبه
- 15
- بهمن
- 1391
- ساعت
- 7:9
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه