ای دختر آسمان هفتم
همشیره کهکشان هشتم
ای نور تو نور پاک زهرا س
صد آسیه در شعاع آن گم
ای عمه فاطمی تباران
ای زینب جمله در تجسم
بانوی گل بهار نارنج
خوش بوی همیشه در تبسم
ای ساحل امن حق پرستی
وی بحر همیشه در تلاطم
ای خوعاهر ماه و دخت خورشید
رخشنده ترین ستاره در قم
توچشمه کوثر ولایت
این دشت کویر جملگی خُم
آبش زگلاب توست شیرین
دشتش ز شراب توست قُلزُم
ای ابر کرامتت همیشه
آکنده در آسمان مردم
ما خشکی شوره بسته و تو
باران همیشه در ترنم
وقتی که غم نگفته دانی
دیگر چه نیاز بر تکلم
تاهست نفس زعمق جانم
یافاطمه اشفعی بخوانم
شاعر:یاسر رحمانی
- سه شنبه
- 17
- بهمن
- 1391
- ساعت
- 13:43
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه