اي مدينه از دلم خون مي چکد
وز طريق ديده بيرون مي چکد
اي مدينه اشک را تفسير کن
هاي هاي درد را تعبير کن
چشمه هاي اشک دل جوشنده شد
نخل جانم بر زمين افکنده شد
در شرار زهر مي سوزد تنم
پرپر از حرمش گل پيراهنم
اي مدينه داغ هستي با من است
در نگاهم شعله ي غم روشن است
اي مدينه راه گل را بسته اند
حرمت آئينه را بشکسته اند
شاعر:؟؟؟
- چهارشنبه
- 25
- بهمن
- 1391
- ساعت
- 16:37
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه