صدای نـاله ای که از کنج زندان
بــگویم می رسد با چشم گریان
گمـــــانم باشد این صورت مُکّدر
صدای حضرت موسی بن جعفر
الـــهی از دل زارم گــــــــواهی
نــدارم جــز تو من دیگر پناهی
دیگر معصومه جان بابت نبینی
بــمــــــرگم در مدینه می نشینی
رضـــا بــــابا بــــیا اندر بر من
بــــدامن گیر این ساعت سر من
بیـــا زنجیرم از گردن تو بردار
روم ســوی وطن با چشم خونبار
- دوشنبه
- 30
- بهمن
- 1391
- ساعت
- 6:42
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه