باز خدا پرده از رخ برگرفت
ملک جهان زندگی از سر گرفت
مرغ دل این ذکر مکّرر گرفت
قبله ارباب دعا آمده
عید جواد ابن رضا آمده
دیده گشا و رخ جانانه بین
شادی شمع و گل و پروانه بین
وجد و نشاط دل دیوانه بین
خنده ریحانه ریحانه بین
نقش تبسّم به لب مرتضاست
جلوه کنان طلعت ابن رضاست
باز به جوشش یم وجود آمده
غرق در آن ملک وجود آمده
مظهر الطاف و دود آمده
مهر به خاکش به سجود آمده
کشور جان عالم دل منجلی است
ولادت محمّد بن علی است
پرده زحسن ازلی وا شده
روی الهی متجّلا شده
ملک جهان سینه سینا شده
ولادت زاده موسی شده
ماه بیا خاک زمین را ببوس
سرزده امشب مه شمس الشمّوس
شافع میزان و معاد است این
کعبه دل، باب مراد است این
راهبر کّل عباد است این
صاحب هر جود ، جواد است این
آینه دادگر است این پسر
بر همه عالم پدر است این پسر
دل به سوی بیت ولا پرزند
روح ، پی عرض دعا در زند
ماه گر امشب به زمین سر زند
پرده به رخ تا صف محشر زند
می نهد از شرم مه روی او
رو به روی خاک سر کوی او
گلشن هستی همه خرّم شده
رشک جنان دامن عالم شده
فخرکنان دوده آدم شده
شاد ، دل آدم و خاتم شده
بحر ولایت گهر آورده است
عروس زهرا پسر آورده است
- دوشنبه
- 30
- بهمن
- 1391
- ساعت
- 15:0
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه