شوق سفر کرب وبلا در سر توست
برخیز گذر نامه دو چشم تر توست
آغاز مسافرت شروع عشق است
پایان سفر تولد دیگر توست
عباس رخ تو ماه نو خواسته شد
از جلوه ی تو رونق مه کاسته شد
از پرده در آمدی و گفتی که حسین
گل بود و به سبزه نیز آراسته شد
- شنبه
- 5
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 16:4
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه