• دوشنبه 17 اردیبهشت 03


شعر میلاد حضرت زینب(شد شهر نبی گلباران)

6552
20

شد شهر نبی گلباران
یاس علوی آمد
مرعات رخ زهرا و
نور نبوی آمد
شه بانوی عالمین
یار و دلدار حسین
میخونن عرش و فرشیان
رخ زینب شده عیان
بزنید کف که اومده
عمه صاحب الزمان
شده ان مست این دلارام
هاجرو مادر مسیحا
یوسف افتد به چاه عشقش
شده مجنون او زلیخا
تو بگو یا الله
من یا زینب کبری
رخشان گهری تابیده
بر طرز مه و اختر
کوثر به جهان می نازد
از مقدم این کوثر
دل مست نوای عشق
آمد مقتدای عشق
زده ام می ز جام تو
که شدم من غلام تو
شده پست و ذلیل و خار
شهر شام از کلام تو
نام پاکت ذکر و دعامه
خاک تو بهترین دوامه
با تو می خوردنم حلال و
بی تو زمزم ولی حرامه
تو بگو یا الله
من یا زینب کبری
هر لحظه و هر دم گویم
یا زینب و یا زینب
در شادی و درغم گویم
یا زینب و یا زینب
ذکرش ذکر هر شبم
من مجنون زینبم
از جهانی بریده ام
تا به زینب رسیده ام
نقش صحن قشنگشو
روی قلبم کشیده ام
در نجابت شبیه مادر
در شجاعت شبیه حیدر
صبر او همچو مجتبی و
در غریبی حسین دیگر
تو بگو یا الله
من یا زینب کبری
این مرغ دلم پر گیرد
در صحن و سرای تو
پر گیرد و جان می بازد
در زیر لوای تو
زینب شد قرار من
هر لحظه شعار من
شده دل خانه گاه عشق
مرشدش گشته شاه عشق
دست خالی رسیده دل
بسته دل بر نگاه عشق
عشق تو قلبمو ربوده
نام تو بهترین سروده
خدا بر روی نوکر تو
درای جنتو گشوده
تو بگو یا الله
من یا زینب کبری
از روز ازل مجنون
شش گوشه اربابم
بی کرب وبلا هر لحظه
من بی دل و بی تابم
کرب وبلا بهشتمه
عشقش سر نوشتمه
قربون کربلات حسین
صحن ایوون طلات حسین
شده این دل کبوتری
دور صحن و سرات حسین
میخونم با تموم احساس
می نویسم رو برگی از یاس

 

السلام ای حسین مظلوم
السلام ای حضرت عباس
شاعر:حسین سیب سرخی

 

  • یکشنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 4:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران