پسرم ای پسر ام البنین
لحظه ای در بر بابا بنشین
ای که دست تو بود بوسه گهم
سوی تو هست همیشه نگهم
ناله بر سختی تقدیر مکن
گریه با بغض گلو گیر مکن
با تو عباس وصیت دارم
مشک خود را به کفت بگذارم
ساقی تشنه لبان حرمی
تو پناه و تو امان حرمی
نسل من تکیه به دستت دارند
چشم بر دیده ی مستت دارند
زینبم نور امامت باشد
به خدا بر تو امانت باشد
نکند دور ز زینب گردی
بزند لطمه به او نامردی
وای اگر بعد پدر غم بخورد
صورتش سیلی محکم بخورد
- یکشنبه
- 6
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 7:58
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه