آقا شروع من تویی به نام اسمت
مولا تموم آدما غلام اسمت
وقتی کشیدی دستتو رو سرم
شدم گدای دور حرم
تو میدونی که من یه روسیاهم
عشقم، همه ی دل خوشیم همینه
یه روز چشام اینو ببینه، عزیز فاطمه دادی پناهم
بمیرم آقا کفن نداری، چرا تو سر در بدن نداری
تو زینت اهل آسمونی، حالا چرا پیراهن نداری
من از تو دل نمیکنم، آقام اگه قابل بدونی
اگه میون عاشقات، این دل مارو دل بدونی
من از تو دل نمیکنم، مگه میشه از تو جدا شد؟
مگه میشه دل به تو داد، و بی خیال کربلا شد؟
تموم زندگیمو من مدیون دستای تو هستم
نمیدونم چجوری شد، ندیده من دل به تو بستم
ولی بدون هرجا باشم، نشون نوکری باهامه
تموم عالم بدونه هرجا باشم، حسین آقا
بمیرم آقا کفن نداری، چرا تو سر در بدن نداری
تو زینت اهل آسمونی، حالا چرا پیراهن نداری
- یکشنبه
- 6
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 16:7
- نوشته شده توسط
- یحیی
روشنک
من از تو دل نیمیکنم آقام اگه قابل بدونی
گشتم ولب موفق نشدم توروخدا کمکم کنید ممنون پنج شنبه 8 آبان 1393ساعت : 02:10