اگــــــر عریان ببینی پیکرم را صبر کن خواهر
به روی نیزه گر دیدی سرم را صبر کن خواهر
کنــــــــــــار جسم صد چاکم بشام روز عاشورا
شنیدی گـــــر صدای مادرم را صبر کن خواهر
اگر دیدی بـــــــــــــراه کوفه زجر مِرتد بی دین
زند با تازیانه دختــــــــــرم را صبر کن خواهر
اگر دیدی جوانانم بخـــــاک و خون بود غلطان
و یا آغشته در خون جعفرم را صبر کن خواهر
اگر دیدی بروی دست مــــــن چون غنچه پرپر
بخون اغشته حلق اصغرم صــــــبر کن خواهر
شاعر:زولیده نیشابوری
- دوشنبه
- 7
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 5:12
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه