• دوشنبه 3 دی 03


او خواهد آمد

1543
5

از گریه کم سو شد
نور دو چشمانم
او خواهد آمد شب
از دور میخوانم


همراه خود دارد
یک کوله بار امید
او خواهد امد شب
از دور از ناهید


نور دو چشمانش
خورشید عالم تاب
عطر نفس هایش
عطر گلاب ناب


از دور می آید
با خود صفا دارد
با عاشقان خود
عهد و وفا دارد


ای عاشقان آیا ؟
بر عهد خود ماندید
آدینه ها ندبه
بهر چه میخواندید ؟


مولای من دیر است
امشب نمی آیی ؟
این عاشقت پیر است
امشب نمی آیی ؟


من را غلامت کن
من رو به خود مگذار
من توبه کردم شب
با چشم های زار


این توبه ی ناقص
از من پذیرا باش
من میشدم یارت
ای کاش و صد ای کاش

  • دوشنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 18:13
  • نوشته شده توسط
  • سجاد صادقي

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران