شد حجره قتلگاهم
من شاه بی سپاهم
لشكر مرا نباشد
جز خیل اشك و آهم
شد مرغ دل به سینه
غرق آب و خون و پرپر
در حسرت مدینه
وز یاد داغ مادر
بر دل شكسته گشته
پهلو شكسته مهمان
درهای حجره ام را
نامحرمان ببندید
آی بی حیا كنیزان
آهسته تر بخندید
شاعر:حسن خلج
- سه شنبه
- 8
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 6:44
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه