نوحۀ عطش
امشب در کربلا قحطی آب است
بر تشنگان، دل دریا کباب است
از آل طاها، شرمنده سقّا
عباس واعطشا عباس یا عباس
فریاد العطش خیزد به گردون
اصغر لب تشنه و سقّا دلش خون
ای بحر غیرت، سقای عترت
عباس واعطشا عباس یا عباس
سردار لشکر و سقّای بیآب
رقیه از عطش، گردیده بیتاب
رنگش پریده، اشکش به دیده
عباس واعطشا عباس یا عباس
عباس ای پسر ساقی کوثر
تنها سقا تویی، ای میرلشکر
دارد سکینه، آتش به سینه
عباس واعطشا عباس یا عباس
دریا، شرمنده از سقای آب است
سقا، شرمنده از طفل رباب است
اصغر زند پر، در دست مادر
عباس واعطشا عباس یا عباس
تو مهر زهرایی، ای آب دریا
بنگر لبِ خشکِ حسین او را
یک ماهپاره، گوید هماره
عباس واعطشا عباس یا عباس
غلامرضا سازگار
- جمعه
- 19
- آذر
- 1389
- ساعت
- 11:58
- نوشته شده توسط
- مهدی نعمت نژاد
ارسال دیدگاه