اشعار در مقام مادر

مرتب سازی براساس

اشعار در مقام مادر -( کیست مادر، بحر بی همتای عش ) *

21

اشعار در مقام مادر -( کیست مادر، بحر بی همتای عش ) کیست مادر، بحر بی همتای عشق
کیست مادر گوهر دریای عشق
کیست مادر لیلی دلخسته ای
روز و شب سرگشته در صحرای عشق
کیست مادر، خضر راه زندگی
در کف جان پرورش مینای عشق
کیست مادر عاشق وارسته-ای
بر قد و بالای او دیبای عشق
کیست مادر آنکه با یک لای لای
می برد صبر از دل اعضای عشق
کیست مادر، آنکه روی ماه او
برده گوی سبقت از سیمای عشق
کیست مادر آنکه با صد احترام
بوسه گیرد از لبش لبهای عشق
کیست مادر آنکه نَبود همچو او
از زمین و آسمان (شیدا)ی عشق

  • سه شنبه
  • 31
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 07:24
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

روضه مادر -( گریزهای روضه ی مادر ) *

23

روضه مادر -( گریزهای روضه ی مادر ) 1- گریز به تشییع جنازه مادر مرحوم و تشییع جنازه شبانه و غریبانه حضرت فاطمه زهرا (س).
2- گریز به نشکستن پهلو و سیلی نخوردن مادر مرحوم و هتک حرمت نشدن وی و حضرت زهرا (س).
3- گریز به مخفی نبودن قبر مادر مرحومه و مخفی بودن قبر حضرت فاطمه زهرا (س).
4- گریز به بلند گریه کردن بازماندگان و فرزندان مادر مرحوم و آهسته گریه کردن فرزندان امیر المؤمنین در شهادت مادر...

  • شنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 06:03
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

گریز اول برای روضه مادر -( تشییع جنازه.... ) *

26

گریز اول برای روضه مادر -( تشییع جنازه.... ) با شما هستم آی فرزندان مادر از دست داده، خیلی از مردم از اقصی نقاط کشور برای عرض تسلیت به شما داغداران به تشییع جنازه مادر شما اومدند، شما تشییع جنازه با شکوهی برای مادرتون گرفتید، مردم همه بودند، هر کس که می شنید مادر شما از دنیا رفته، برای سرسلامتی دادن به شما می اومد تا در غم شما شریک باشید، امّا من یه مادری رو می شناسم که وقتی از دنیا رحلت کرد و شهید شد، حتی یک نفر از اهل مدینه هم خبر دار نشدند که کی به خاک رفت، اخه از دست مردم مدینه خسته شده بود، مردم مدینه خیلی اذیتش کردند...
امیر المؤمنین علی (ع) می فرماید : به خدا سوگند شروع به غسل دادن او نمودم ، طبق وصیت فاطمه (س) او را در پیراهن غسل

  • شنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 06:14
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

گریز دوم روضه مادر -( گریز به نشۣکستن پهلوی مادر مرحومه ) *

24

گریز دوم روضه مادر -( گریز به نشۣکستن پهلوی مادر مرحومه ) آی فرزندان مادر از دست داده، نمی دونم توی عمری که شما با مادرتون بودید، کسی جرأت داشت به مادر شما بی احترامی بکنه یا نه؟! اگر خدای نکرده کسی به مادر شما بی احترامی می کرد، شما چکار می کردید؟ مطمئن هستم که تا پای جون از مادرتون دفاع می کردید. آخه مادرتونه یه عمر برای شما زحمت کشیده، شما رو بزرگ کرده، آخه ناموس شماست، مگه می شه کسی بهش بی حرمتی کنه؟! امّا مدینه یه بی حیایی توی کوچه بنی هاشم جلوی چشم امام مجتبی (ع)...
شیخ مفید در یک حدیث بلند ، ماجرای کوچه را چنین نقل می کند :
ابوبکر کاغذی طلبید و ردّ فدک را در آن نوشت و به فاطمه (س) داد، حضرت فاطمه (س) با گرفتن سند ، از نزد ابوبکر بیرون آمد ؛ ول

  • شنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 06:19
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

گریز سوم برای روضه مادر -( گریز به مخفی بودن قبر حضرت زهرا (س) ) *

38

گریز سوم برای روضه مادر -( گریز به مخفی بودن قبر حضرت زهرا (س) ) تشییع جنازه ی باشکوهی گرفتید و با عزت و احترام مادرتون رو در حضور مردم و دوستان و آشنایان به خاک سپردید، هر موقع که دلتون می-گیره می آیید سر مزار مادر و عقده ی دل رو باز می کنید، اگر مزار مادرتون شهر دیگه ای هم بود هر چند وقت یکبار می رفتید. امّا قبر مادر سادات من نمی دونم چقدر بی بی حضرت زهرا رو این مردم مدینه آزار داده بودند که حتی راضی نبود توی تشییع جنازه اش هم حاضر باشند، نمی دونم چکار کرده بودند که به امیر المؤمنین وصیت کرده بود که شبانه دفنش کنه؛ چرا که راضی نبود حتی مردم مدینه بر پیکرش نماز هم بخونند...
طبق وصیت حضرت فاطمه ، امیر المؤمنین با چند نفر از اصحاب خاص خود، شبانه حضرت زهرا را

  • شنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 06:22
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
کربلایی رحیم فیضی اردبیلی

آنا -(محبّتینده ریا قاتمیان آنوندی فقط) *کربلایی رحیم فیضی اردبیلی

736
1

آنا -(محبّتینده ریا قاتمیان آنوندی فقط) محبّتینده ریا قاتمیان٬ آنوندی فقط
سنی هوا ٬ هَوَسه ساتمیان٬ آنوندی فقط

گجه زمانی گیدنده ائوه٬ یوبانسون اگر
اویاقدی صبحه کیمی یاتمیان آنوندی فقط

نه غصّون اولسا٬ او سندن چوخ آغلیار والله
سنی غمینده هیچ آغلاتمیان آنوندی فقط

سحرچاقی باتار آی٬ گون باتار هرآخشاملار
یانوب گجه گونوزی باتمیان آنوندی فقط

سنی یتورمگه ئوز آرزووَه چوخ چالیشار
اوز آرِزوسینه هیچ چاتمیان آنوندی فقط

یامان گونونده هامی طایفون غریبه اولار
سنی غریبیه اوخشاتمیان آنوندی فقط

سنی گوزوندن آتار یار و یولداشون (فیضی)
جهاندا بیرجه سنی آتمیان آنوندی فقط

  • پنج شنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 11:14
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی فخرالدین اسکندری

در عزای مادر پیش مقدمه -(جهان جاوید و سن جاوید منم فانی آنام جانی) *کربلایی فخرالدین اسکندری

628
0

در عزای مادر پیش مقدمه -(جهان جاوید و سن جاوید منم فانی آنام جانی) جهان جاویدوسن جاوید
منم فانی آنام جانی

فراقون دردآتش زا
دوتوب بوجسم سوزانی

آخورهرلحظه هجروندن
گوزومدن قلبیمون قانی

نه وارعالمده سن تک گول
نه من تک گول عزا خوانی

گیجه ذکریم آنام لایلای
گونوز آختاررام هریانی

غرض عالمده ای جانا
ملر قویدون بونالانی

نقدری لیک عالم وار
ایدر اوغلون بو پیمانی

اورکدن عشقیوی آتماز
آنام جانی حسین جانی

گوروم حق آدیوی یازسون
بودور صدیقه میهمانی

گلنده محشره منده
الیمدن آلما دامانی

شفاعت حق مادردور
شفاعت ایت بوگریانی

جهان جاویدوسن جاوید
منم فانی آنام جانی

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 18:36
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مجلس ختم و ترحیم -(نمی گویم نرو ،ولی آ هسته تر) * رسول چهارمحالی

112

مجلس ختم و ترحیم -(نمی گویم نرو ،ولی آ هسته تر) نمی گویم نرو ،ولی آ هسته تر
نظر بنما دمی ،تو بر چشمان تر

غمت آتش زده،به جان من ولی
خبر داری مگر ،ز اشک در سحر

پر و بالت شده ،کفن بر پیکرت
پرستویم مرو،مزن تو بال و پر

بهارم شد خزان، ز داغ ماتمت
عزیزانت شدند،همه خونین جگر

منم پژمرده و ، غمین و مضطرم
ز داغ تو شدم ، دگر آ سیمه سر

عزادار توأم،شب و روز هر کجا
گرفتم روضه ات ،نداری تو خبر

تمام هستی ام،نرو ای مستی ام
نرو جانان من ،نرو دیگر سفر

  • یکشنبه
  • 18
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 14:08
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مجلس ختم و ترحیم -(نمی گویم نرو ،ولی آ هسته تر) * رسول چهارمحالی

128

مجلس ختم و ترحیم -(نمی گویم نرو ،ولی آ هسته تر) نمی گویم نرو ،ولی آ هسته تر
نظر بنما دمی ،تو بر چشمان تر

غمت آتش زده،به جان من ولی
خبر داری مگر ،ز اشک در سحر

پر و بالت شده ،کفن بر پیکرت
پرستویم مرو،مزن تو بال و پر

بهارم شد خزان، ز داغ ماتمت
عزیزانت شدند،همه خونین جگر

منم پژمرده و ، غمین و مضطرم
ز داغ تو شدم ، دگر آ سیمه سر

عزادار توأم،شب و روز هر کجا
گرفتم روضه ات ،نداری تو خبر

تمام هستی ام،نرو ای مستی ام
نرو جانان من ،نرو دیگر سفر

  • یکشنبه
  • 18
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 14:09
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مجلس ختم و ترحیم -(نمی گویم نرو ،ولی آ هسته تر) * رسول چهارمحالی

117

مجلس ختم و ترحیم -(نمی گویم نرو ،ولی آ هسته تر) نمی گویم نرو ،ولی آ هسته تر
نظر بنما دمی ،تو بر چشمان تر

غمت آتش زده،به جان من ولی
خبر داری مگر ،ز اشک در سحر

پر و بالت شده ،کفن بر پیکرت
پرستویم مرو،مزن تو بال و پر

بهارم شد خزان، ز داغ ماتمت
عزیزانت شدند،همه خونین جگر

منم پژمرده و ، غمین و مضطرم
ز داغ تو شدم ، دگر آ سیمه سر

عزادار توأم،شب و روز هر کجا
گرفتم روضه ات ،نداری تو خبر

تمام هستی ام،نرو ای مستی ام
نرو جانان من ،نرو دیگر سفر

  • یکشنبه
  • 18
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 14:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مادر -(به غم هایم اَلَک ،مادر ) * رسول چهارمحالی

120
1

مادر -(به غم هایم اَلَک ،مادر  ) به غم هایم اَلَک ،مادر
زن از جنس مَلَک،مادر
مثال شمع می سوزد
ندارم هیچ شَکْ، مادر
زمان سختی و مشکل
شتابد بر کمک، مادر
ندارد حیله در کارش
رفیق بی کلک ، مادر
شهید مهر و ایثاری
مُحَبَّت را مَحَک،مادر
دعایش شامل حالم
همیشه نَمْ نَمَک، مادر
نمی جویی به مانندش
تو در فُلْکُ و فَلَک،مادر
بهشت در زیر پای تو
به قلبم گشته حَکْ،مادر
پدر نان است درسفره
تویی همچون نَمَک،مادر
فدای گرمی و عشقت
فرشته یا مَلَک ، مادر

  • یکشنبه
  • 18
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در سوگ مادر -(خداحافظ خداحافظ مرو ای غمگسار من) * رسول چهارمحالی

189

در سوگ مادر -(خداحافظ خداحافظ مرو ای غمگسار من) خداحافظ خداحافظ مرو ای غمگسار من
خداحافظ خداحافظ مروای چشم زار من

خداحافظ خداحافظ امید و هستیم مادر
خداحافظ خداحافظ دلیل مستیم مادر

خداحافظ خداحافظ انیس ومونس و یارم
الا مادر الا مادر ، برایت زار و بیمارم

خداحافظ خداحافظ طبیب درد ، دریابم
ز داغ دوریت مادر ، بیا بنگر که بی تابم

خداحافظ خداحافظ خدا باشد نگهدارت
توکه بال سفر بستی،شود حُبِّ علی یارت

خدا حافظ الامادر،نظر کن بر دو چشم تر
زداغ هجرت ای مادر،زنم بر سینه وبر سر

عجب دردی عجب داغی،نشسته بردلم مادر
تمام هستیم مادر ، تویی آ ب و گِلَم مادر

  • یکشنبه
  • 18
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:16
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

فراق مادر -(شمع و گل و پروانه) * رسول چهارمحالی

232
1

فراق مادر -(شمع و گل و پروانه) شمع و گل و پروانه
ماتم زده بر خانه
از داغِ گلِ خانه
آ تش زده کاشانه
مادر مرو از خانه
مادر مرو از خانه
گریان شده این دختر
نالان شده این دختر
زد به سینه و بر سر
از داغِ غمت مادر
مادر مرو از خانه
مادر مرو از خانه
با سینه ی سوزانم
با دیده ی گریانم
از داغ غمت مادر
روضۂ تو می خوانم
مادر مرو از خانه
مادر مرو از خانه
ای مرغ اجل زارم
من داغ به دل دارم
ای طبیب درد من
از داغ تو بیمارم
مادر مرو از خانه
مادر مرو از خانه
مادر تو سفر کردی
ز دنیا تو گذر کردی
بشکسته پر و بالم
مرا بی بال وپر کردی

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 13:21
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مادر -(به قربان صدای گرم مادر) * رسول چهارمحالی

257

مادر -(به  قربان صدای گرم مادر) به قربان صدای گرم مادر
فدای دست های نرم مادر

فدای صورتِ مظلوم مادر
دل رنجیده و معصوم مادر

الا ای گرمی کاشانه مادر
صفا و زینت هر خانه مادر

شهید زنده ی مهر و محبت
به قربانت ای رفته به غربت

میان عالم و آدم ندیدم
به هرگوشه،هرجاسر کشیدم

تمام خلقت حق شد هویدا
مثالت را نکردم هیچ پیدا

خدا یکدانه گوهر آفریده
گلی زیبا چو مادر آفریده

بهشتش را نهاده زیر پایش
زِمهر خودبه او داده خدایش

نباشد کفر می گویم به عالم
خدای مهر باشد او به آ دم

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:14
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مادر -(مادر ای معنی ایثار به کل عالم) * رسول چهارمحالی

163

مادر -(مادر ای معنی ایثار به کل عالم) مادر ای معنی ایثار به کل عالم
جان من باد فدای تو و آن احسانت
همه ی زندگی من ز تو مهر است و وفا
من به قربان تو و جود و سخایت مادر
چه شبی را که به پایم به سحر طی کردی
چون پرستار به بالین سرم ای مادر
چون که خاری برود دست من ای ماه جهان
آنکه از جا پی امداد برآید مادر
آنکه لالایی او نای خوش هرشب بود
ذکر مظلوم حسین از نفس مادر بود
آنکه شیرمن و ما از نفس روضه بداد
من حسینی شده ام شکر خدا مادر بود

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:32
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در فراق مادر -(خدا می دونه خدا می دونه چشام ابر بهاره ) * رسول چهارمحالی

146

در فراق مادر -(خدا می دونه خدا می دونه چشام ابر بهاره ) خدا می دونه خدا می دونه
چشام ابر بهاره
خدا می دونه خدا می دونه
بابا چه سوگواره
خدا می دونه خدا می دونه
بی مادری چه سخته
هر کی نداره مادر نداره
مظلومه و بد بخته
مادر دعام کن،یه بار صدام کن(2)
خدا می دونه خدا می دونه
چقدر سنگینه این داغ
خدا می دونه خدا می دونه
می سوزه گل های باغ
خدا می دونه خدا می دونه
غمین و بی قرارم
به جز گریه به جز زاری
دیگه کاری ندارم
مادر دعام کن،یه بار صدام کن(2)
خدا می دونه خدا می دونه
اون میوه ی بهشته
خدا می دونه خدا می دونه
مهرش به دل نوشته
خدا می دونه خدا می دونه
داره مهری خدایی
مادر خوبم ای مهربونم
چقدرسخته جدایی
مادر دعام کن،یه بار صدام کن(2)
خدا می دونه خدا می دونه
پدرم نیمه جونه
خدا می دونه خدا می دونه
داره روضه میخونه
خدا می دونه خدا می دونه
گرمای خانه ام رفت
خدا می دونه خدا می دونه
گل کاشانه ام رفت

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:52
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مجالس ختم و ترحیم -(با خاطراتت زندگی کردم) * رسول چهارمحالی

171

مجالس ختم و ترحیم -(با خاطراتت زندگی کردم) با خاطراتت زندگی کردم
وقتی که بودی مهربون من
در هر کجا هر گوشه تنها تو
بودی به فکرم جون جون من

حالا دیگه تنها شدم تنها
از تو فقط یک یادگاری هست
یک چادر گلدار ، یه سجاده
چشمایی که ابر بهاری هست

وقتی دلم می گیره از دنیا
تنها تویی تو همدمم ، دیگر
من از همه زخمی شدم اما
هستی رفیق بی کلک مادر

یک سنگ قبر شد وعدگاه ما
پنج شنبه ها دیدار شد دیدار
هر روز میبینم به قاب عکس
تصویر زیبای تو را غمخوار

گرمای خانه، روشنی بخشم
آ تش زدی دار و ندارم را
بعد از تو می سوزم الا مادر
بنگر سرشک چشم زارم را

ای خادم درگاه آ ل الله
ای سینه سوز غربت زهرا
دست مرا دادی حسین او
نوکر شدم مادر در این دنیا

از کودکی در روضه ها دیدم
چشمان بارانی تو هر جا
شیر مرا با اشک می دادی
حُبِّ علی شد قسمتم حالا

از این همه لطف و عنایاتت
تا روز محشر میشوم ممنون
این عشق پاک از شیرپاک تو
تا آ خر عمرم به تو مدیون

ای برتر از حور و مَلَکْ مادر
جنت به زیر پای تو افتاد
بنما دعا بر من که محتاجم
عمرم شود بیمه ،دلم آباد

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 21:37
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد