پیش رخ تو ای صنم کعبه سجود می کند
در طلب تو آسمان ، جامه کبود می کند
حُسن ملایک و بشر ، جلو نداشت این قدر
عکس تو می زند در او ، حسن نمود می کند
تازه نشسته با طرب چهره به چهره لب به لب
گوشه چشم مست تو ، گفت و شنود می کند
ای تو فروغ کوکبم ، تیره مخواه چون شبم
دل به هوای آتشت این همه دود می کند
در دل بی نوای من ، عشق تو چنگ می زند
شوق به اوج می رسد ، صبر فرود می کند
مطرب عشق او به هر پرده که دست می زند
پرده سرای سایه را پر از سرود می کند
شاعر:هوشنگ ابتهاج
- یکشنبه
- 13
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 8:23
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه