شمع محفل حیدر پر مزن مرو زهرا
میشم بی یارو یاور پر مزن مرو زهرا
شبیه سرخی غروب صورت تو نیلی شده
جای یه دست مردونه به ضربت سیلی شده
حسین میگه که مادرم یه دست به دیوار میگیره
ابا دعا کن که یه وقت مادرم زهرا نمیره
نگاه کن خون پهلوت روی میخ در مونده
جای دست رو دیوار قلب منو سوزونده
شمع محفل حیدر پر مزن مرو زهرا
میشم بی یارو یاور پر مزن مرو زهرا
میگن که عجل وفاتی ذکر لب زهرا شده
از بعد فوت مصطفی مادر ماتنها شده
چند وقته شونه نشده موهای زینب دخترم
اگه بری تنها میشم خاک دو عالم به سرم
مرو تا نگردد شمع هستیم خاموش
مرو تا که نخواند بهر مرگ تو چاووش
شمع محفل حیدر پر مزن مرو زهرا
میشم بی یارو یاور پر مزن مرو زهرا
- چهارشنبه
- 16
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 6:48
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه