• دوشنبه 5 آذر 03


شعر سینه زنی سنگین شهادت امام حسین( زچه رو نظر نداری تو به حال زار زینب)

3387
4

زچه رو نظر نداری تو به حال زار زینب
بنگر به روی نیلی و دل فكار زینب
چه كنم كه جز تو نبود همه آرزوی این دل
تو ببین كه رفته برباد همه برگ و بار زینب
تو كه شاه كبریایی تو كه گره گشایی
نظری نما كه افتاده گره به كار زینب
ه كنم كه بعد عمری شده هجران قسمت من
چه كنم كه رسم عشاق  و شده نثار زینب
به پیادگان تو رحمی بنما كه قدرتم نیست
برسم به پای نیزه مه شه سوار زینب
به كدام  و سو برم ناله ی خود ز درد غربت
كه نما یك محرمی در بر و در كنار زینب
چه شده به روی ماهت كه حنا گرفته این سان
شده گیسوی تو لیل و رخ تو نهار زینب
به صف بلا ببینم همه با خویش و پرپر
كه خزان زده به باغ گل نو بهار زینب
تو كه روی نی نشستی و دو چشم خویش بستی
بدرخش بر دل من  مه شام تار زینب
چو پی سرت دویدم همه جا طی منازل
دف و چنگ و سنگ و بودو دل پر شرار زینب
همه عالمی فدای همه عشق و خاك پایت
كه تویی امید و عشق ثمر و نگار زینب
چو به بزم می شدم جا همه جا سیاه می شد
چه رسد كه خیزران بود و لب تو یار زینب
كه شكسته از تو دندان كه برم به آن لبانت
تو مگر خبر نداری زدلم قرار زینب
ز بد حوادث افتاد گذرم به شام عیش
به سر كوچه و بازار فتاد گذار زینب
زبدی و جور دشمن شده خواهر تو حیران
چه كنم كه این خرابه شده چون دیار زینب
همه غصه ها شنیدی و شنو تو حرف آخر
شده ما رایت الا تو حسین شعار زینب
 شاعر:نریمان پناهی

  • پنج شنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 7:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران