تا میا د اسم قشنگت
مثل خون تو رگ می جوشم
لحظه ی با تو بودن رو
به عالم نفروشم
روز تقسیم غم عشق
خورده این قرعه به نامم
من بشم خمار عشقو
تو بریزی می به جامم
اون روزی كه ذات یزدان
به همه عقل عطا كرد
منو مجنون آفرید و
به غم تو مبتلا كرد
الهی یه روز بیاد كه
من ز خون وضو بگیرم
رخصتم بده اباالفضل
جلوی چشاش بمیرم
غم عشقت می زنه موج
توی عمق چشم خیسم
اسم تو هر شب جمعه
روی قلبم می نویسم
اگه لحظه ای نباشی
زندگی به من حرومه
بی تو ای عزیز زهرا
كار عاشقی تمومه
همدم تموم شب هام
خاطرات كربلاته
یه اشاره كن تا ببینی
سر و جونم به فداته
گوشه ای از كربلاتو
نمی دم به كل دنیا
منو عشق بی حسابت
ای عزیزقلب زهرا
- شنبه
- 19
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 4:40
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه