آقام آقام آقام آقام آقام
آقام آقام آقام آقام آقام
صورتم رو به کربلا می کنم
از ته دل تو رو صدا می کنم
آقام آقام آقام آقام آقام
آقام آقام آقام آقام آقام
دیگه عقلی از عشق تو ندارم
به کجا از غم تو رو بیارم
یه روزی دیوونت میشم به خدا
سر به صحرای کربلات میذارم
آقام آقام آقام آقام آقام
آقام آقام آقام آقام آقام
همه عالم به حال و زمزمه اند
عرشیان ملائک و همه اند
نخلای قد کمون کرب وبلا
روضه خون حسین فاطمه اند
- شنبه
- 19
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 7:27
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه