همه شب از خون جگر دارم
به رخم دریا به دلم توشه
که دهند از خرمن فیض تو
به من ماتم زده یک خوشه
چه شود یک شب بزنم بوسه
به ضریح و مرقد شش گوشه
ز تو می خوانم به تو می نازم
به تو می بالم به تو یا مولا
قتل الحسین بکربلا
ذبح العطشان به نینوا
تو همان کشتی نجاتی که
حرمت قلب همه می باشه
ذکر تو آرامش قلب ما
که به لبها زمزمه می باشه
چشم من در حسرت شش گوشه
مثل رود علقمه می باشه
ز غمت پیرم
بی تو دلگیرم
بی تو می میرم
به خدا مولا
قتل الحسین بکربلا تایید
ذبح العطشان به نینوا
از رواق چشم فرشته ها
چکد اشک غم به عزای تو
آسمان هم مثل حسینیه
روضه خوانی کرده برای تو
تو دلت مست عشق حق اما
عالمی مست کربلای تو
هم غریبی تو
هم اسیری تو
که شهیدی تو
به خدا مولا