از تو چه پنهون آقا جون دیگه امیدی ندارم
عمرم کفاف بده بیام سر رو ضریحت بذارم
یگن نمی دونی چقدر قشنگ بین الحرمین
دور تا دورش نخلای سبز صفا میدن به عالمین
کربلا عشقت منو دیوونه کرد
چه حالی داره ای خدا سینه زدن تو کربلا
غسل زیارت از فرات نگاه به گنبد طلا
زندگی و حیات من بدون تو جهنمه
خاطر خواتم دیوونتم دوست دارم یه عالمه
داد میزنم دیوونتم تا درو روم وا بکنی
دیوونتو ببینیو فکری به حال ما کنی
همه میگن دیوونه ها آواره و در بدرن
شبها اسیر روضه و از غم تو بی سحرن
کربلا عشقت منو دیوونه کرد
گریه برای بچه هات برای من توشه شده
اینقدر برات آقا سینه زدم دلم یه شیش گوشه شده
گمان کنندو دشمنان نیست به کام من زبان
سیر نمی شود دلم نگه دوباره می کنم
به دختران خود بگو که گوشه واره ها چه شد
گریه به گوشه واره نه به گوش پاره می کنم
- یکشنبه
- 20
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 9:21
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه