هنگامۀ قـــــــــــتل، زین العــابدین است
در ماتم این شه، فـاطمه غمین است
هــــنگامۀ ماتم شد، قامت علی خم شد
داد از ایــــــن مصیبت2
بـــاقرالعلوم است، در غمش پریشان2
با شیون و ناله ، گوید ای پدر جان
تــــــــو مونس ما بودی، سِرّ کبریا بودی
داد از ایـــــــــن مصیبت 2
مـــــــردمان عــــــالم ، داد از این جنایت
کُشته شد ز ظلم فـــــــــرقه ضلالت
نازنین امام ای داد، از زهر جفا جان داد
داد از ایــــــــــــــن مصیبت 2
شاعر:محمد آخوندی
- یکشنبه
- 20
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 15:1
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه