بیت الاحزان و زیارت شهدای احد
ز غربت دل پریشانم خدایا ببین چشمان گریانم خدایا
ز نامردیّ یک عده منافق اُحد شد بیت الاحزانم خدایا
پی نهی از منکرم سلاح من چشم ترم
برای حفظ رهبرم
کنم در اوج فتنه با دلی آگاه
به این گریه جهاد ه فی سبیل الله
آه ، واویلا واویلا واویلا
******
مزار حمزه شد دارالبکایم گرفته دیگر از گریه صدایم
دل عالم شده یک کاسه ی خون به پای نوحه و مرثیه هایم
نبودی چون گل افسردم میان کوچه پژمردم
به یک سیلی زمین خوردم
ندارد پاسخی دیگر سلام ما
نبودی تا بگیری انتقام ما
آه ، واویلا واویلا واویلا
******
به خاک پستی و ذلّت نشستند نبودی دست مولا را ببستند
نبودی پیش چشم کودکانم ز من هم دست و هم پهلو شکستند
غریبی ام منجلی بود غَمَم غربتِ ولی بود
گناهم عشق علی بود
عدو آمد چه غوغایی به پا گردید
لگد زد بر در و محسن فدا گردید
آه ، واویلا واویلا واویلا
شاعر : امير عباسي
منبع : حسينيه نوحه
- دوشنبه
- 21
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 21:6
- نوشته شده توسط
- feiz
ارسال دیدگاه