بعد از شهادت
تو و از دارِ دنیا پر گشودن من و اشعار تنهایی سرودن
تو دیدار رخسار پیمبر علیّ و خاطرات با تو بودن
الا ای شمع انجمن بده یک دم جواب من
چه سازم با اشک حسن
به زیر لب بگوید با دلِ چاکی
خودم دیدم به کوچه چادر خاکی
آه ، واویلا واویلا واویلا
******
تو رفتی و دگر تنها شدم من اسیر دست ماتمها شدم من
کنم پیدا و پنهان بر تو گریه عزادار تو ای زهرا شدم من
فداییّ قرآن و دین ببین ای یار مهجبین
شده حیدر خانه نشین
رسد هر دم به گوشم سوز آوایت
در این خانه عجب خالی بود جایت
آه ، واویلا واویلا واویلا
******
ببینم نور ماه و روضه خوانم کِشم با ناله آه و روضه خوانم
به یاد کوچه و سیلی و آتش کنم من سر به چاه و روضه خوانم
کجایی ای نگار من گل نیلی عُذار من
خزانی شد بهار من
کجایی ای اُمید نیمه جان من
جوان خسته و قامت کمان من
آه ، واویلا واویلا واویلا
شاعر : امير عباسي
- دوشنبه
- 21
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 21:29
- نوشته شده توسط
- feiz
ارسال دیدگاه