خزان شده ای خدا، دست گل یاس من
فتاده در موج خون، پیکر عباس من
گشته ز بازو قَلَم، دو دست صاحب عشلَم 2
چه کرده با این بدن، نیزه و شمشیرها 2
کیست برون آورد، ز پیکرش تیرها
گشته ز بازو قَلَم، دو دست صاحب عشلَم 2
کیست به زینب دهد، ز علقمه این خبر
که آمده از جنان, فاطمه با چشم تر
گشته ز بازو قَلَم، دو دست صاحب عشلَم 2
شکسته دشمن به راه کین پر و بال من
گرفته از من عدو، ساقی اطفال من
گشته ز بازو قَلَم، دو دست صاحب عشلَم 2
در انتظار عمو، چشم سکینه بُود
به خون خود غوطه ور، ماه مدینه بود
گشته ز بازو قَلَم، دو دست صاحب عشلم 2
- سه شنبه
- 22
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 5:47
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه