• یکشنبه 23 اردیبهشت 03


شعر مدح و مرثيه حضرت زينب( س) ( ای زینب! ای که بی تو حقیقت زبان نداشت)

3092
2

ای زینب! ای که بی تو حقیقت زبان نداشت
خون آبرو، محبّت و ایثار، جان نداشت
بی تو حیا به خاک زمین دفن گشته بود
بی تو شرف ستاره به هفت آسمان نداشت
در باغ وحی بین دو ریحانه رسول
رعناتر از تو فاطمه سرو روان نداشت
تو عاشقی چو یوسف زهرا نداشتی
او چون تو عاشقی به تمام جهان نداشت
بی تو شکوفه های شهادت فسرده بود
بی تو ریاض عشق و وفا باغبان نداشت
آگاه بود عشق، که بی تو غریب بود
اقرار داشت صبر، که بی تو توان نداشت
در پهن دشت حادثه، با وسعت زمان
دنیا سراغ چون تو زنی قهرمان نداشت
تاریخ صابران جهان جان گداز تر
از قصّه صبوری تو داستان نداشت
هفتاد داغ بر جگرت بود و باز خصم
تنها نه از سخن، ز سکوتت امان نداشت
گر پای صبر و همّت تو درمیان نبود
اسلام جز به گوشه عزلت مکان نداشت
کاخ ستم به خطبه تو گشت زیر و رو
تابی به پیش قلّهٔ آتش فشان نداشت
این غم کجا برم که گل دامن رسول
آبی به غیر اشک غم باغبان نداشت
شب ها گرسنه خفت و نماز نشسته خواند
سهم غذاش داد به طفلی که نان نداشت
او دخت مادریست که از جور دشمنان
حتّی کنار خانه خود هم امان نداشت
روزی به زیر سایه پیغمبر خدای
روزی به جز سر شهدا سایه بان نداشت
زینب اگر نبود، شجاعت به گور بود
زینب اگر نبود، شهامت روان نداشت
زینب اگر نبود، وفا سر شکسته بود
زینب اگر نبود، تن عشق جان نداشت
زینب اگر کمر به اسارت نبسته بود
آزادی این چنین، شرف جاودان نداشت
زینب اگر نبود پس از کشتن حسین
گل دستهٔ صفا به صدای اذان نداشت
میثم" هماره تا که به لب داشت صحبتی"
حرفی به جز مناقب این خاندان نداشت
شاعر : غلامرضا سازگار

  • سه شنبه
  • 22
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 16:8
  • نوشته شده توسط
  • feiz

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران