ای عــــــــــــمو جـــانم، ای عمو جانم
ای عمو جان، مند فدای دین و قرآنم
شد فـــــــــــــدای تـو، جسم و جان من
پــــــــــر ز خون گردید، دیدگان من
تـــــــــــــــوتیا گشـــــته، استخوان من
زیر سُـــــــم اسب کین آمد بلب جانم
روی من از خون، سرخ و گلگون شد
موی من رنـگین، از گل و خون شد
روحـــــم از پیکر، رفـت و بیرون شد
منتظر بر دیـــــدنت، با چشم گریانم
جــــــــــــــــــان من آخر، شد فدای تو
شد زخــــــــــونم سرخ، کربلای تو
قــــــــــــــــلب من سوزد، از برای تو
تو غریب و مــــن یتیم ای عموجان
رفتــــــــــــــــم از دنیا، مادر ای مادر
من شدم قـــــــــــربان، در ره داور
مـــــــــــــی روم زین جا، نزد پیغمبر
بــــــا خدا روز ازل این بود پیمانم
- چهارشنبه
- 23
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 5:47
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه