• چهارشنبه 16 آبان 03


شعر شب اول محرم حضرت مسلم(این جماعت به خدا قاتل و جنگ افروزند)

866

این جماعت به خدا قاتل و جنگ افروزند
یار دیروز و نمکدان شکن امروزند
همه شان پیش شما نان و نمک می خوردند
روزگاریست به اولاد علی مقروضند
همه شان گرگ ولی هیبت انسان دارند
مست یوسف کشی و قاتل دست آموزند
جان تو  نیزه در این شهر فراوان  دیدم
بی گمان پیرهنت را به تنت می دوزند
دور از خیمه نشو شعله ی آتش دارند
دختران تو در این معرکه ها می سوزند
سی هزارند و تو هفتاد و دو تن آوردی؟
باخبر باش که مردان خدا پیروزند
راستی پیشتر ازاین به تو گفتم آقا؟
دختران تو در این معرکه ها می سوزند
شاعر:عبدالحسین مخلص آبادی

  • شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 13:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران