به تنم عطر غریبانه ی سیب است هنوز
دل من منتظر روی حبیب است هنوز
ولی ای کاش نیایی که دلم میگیرد
قول مردانه ی این خطه عجیب است هنوز
کوفه هر گوشه ی خود رنگ خوارج دارد
خاک این شهر پر از مکر و فریب است هنوز
ناله ای گنگ میان دل نخلستان است
و علی در همه ی شهر غریب است هنوز
از همان کودکیم نذر شما بودم من
قاصدک مثل فدیم است نجیب است هنوز
تا دم رفتنم از عشق نمی پرهیزم
به تنم عطر غریبانه ی سیب است هنوز
شاعر:محسن کاویانی
- شنبه
- 26
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 17:6
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه